ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
زیر چتر پلکهایم نم نم بارانی بود
روی غبار نگاهم تلالوی آرامی
باران
چشمم چه صورتم را آرام می نواخت و
دغدغه خاطراتم را بی محابا می رهاند از من
من بیهوده واژه های عشق را نیاموخته بودم
من آموختمش تا برای تو
ِتنها
برای تو آوازش کنم
من این واژ ه ها را مو به مو از بر کردم
تا هر لحظه برای
تو تکرار شوم .
من بیهوده دیوانه نیستم
بیهوده مست نشده ام .
من دیوانه
شدم تا تو را دیوانه تر ببینم
من مست شدم تا جام شراب چشمت را تا انتها نوش کنم
زیر نم گرفتگی های تمام واژ ه های تکراری
من واژه هایت را با گلهای شمعدانی
پیوند زده بودم
و عجب گل زیبایی تازه ای داد به رونق کوچه تاریک ندامت .
من
بیهوده دستانم را حلقه نزده بودم به احساس عرق خیس دستهایت
من پیوندشان دادم تا
که ریشه دوانیدن عشق را در آن پیدا کنم .
من بیهوده دیوانه نشده ام ِ
من
دیوانه شدم که حتی نترسم از گره خوردن به تمام بودنت .
من بیهوده مست نشده ام ِ
من مست شدم تا در مستی چشمانم شاید شب سوها مست شوند و عاشق .
*سیمین - فانی *