ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
لحظه ها خاکستری بود آنروز
اما چه دیدار شیرینی
چه لبخند زیبایی
و چه نگاه محجوبی
لحظه ها سبز شدند
چه رقص واژه ها زیباتر
چه قامت صداقتمان آراسته
و هجوم احساس شگفت انگیزتر
لحظه ها همچون قرمزی یک غروب غمگین اگیز شده بود
لحظه نمناکی اشک
و چه احساس وداع تلخ
و چه واژه ها بیرنگ
لحظه ها بیرنگتر
به آن لحظه که از تو جدا میشدم
هرگز نمشد رنگ یک لحظه زیبا داد
به که باید گفت ؟
که من در تمام رنگ های جعبه مداد رنگی خود
هیچ رنگ تلخ را ندیده ام
به که باید گفت که
معلم نقاشی من
رنگ این لحظه اشفته را
در صفحه سفید دلم هیچ ترسیم نکردست
به که باید گفت که
من امروز دیوانه و سرگشته از این بی رنگی لحظه محزون شده ام .