سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

سروده ها و دلنوشته های ســـیمــــین

زمانی میشود که جز سرودن و بازی با قلم و کاغذ راه دیگری نیست . من هم مینویسم تنها برای دل خود و تمام

لحظه بی رنگ

لحظه ها خاکستری بود آنروز

 

اما چه دیدار شیرینی

چه لبخند زیبایی

و چه نگاه محجوبی

 

لحظه ها سبز شدند

چه رقص واژه ها زیباتر

چه قامت صداقتمان آراسته

و هجوم احساس شگفت انگیزتر

 

لحظه ها همچون قرمزی یک غروب غمگین اگیز شده بود

 

لحظه نمناکی اشک

 

و چه احساس وداع تلخ

و چه واژه ها بیرنگ

لحظه ها بیرنگتر

 

به آن لحظه که از تو جدا میشدم

هرگز نمشد رنگ یک لحظه زیبا داد

 

به که باید گفت ؟

که من در تمام رنگ های جعبه مداد رنگی خود

هیچ رنگ تلخ را ندیده ام

به که باید گفت که

معلم نقاشی من

رنگ این لحظه اشفته را

در صفحه سفید دلم هیچ ترسیم نکردست

به که باید گفت که

من امروز دیوانه و سرگشته از این بی رنگی لحظه محزون شده ام .


http://www.sharemation.com/aarmitaa/ay%20eshgh.jpg

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد