ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
من به نبض چشم هایی دچار شده ام
که حس باران را هزار بار دو چندان می شود
و آواز پلک زدگی صبح را در صدای من بذر پاشی میکند
و قداست صبح را در من تکرار .
من به آغازی دچار شده ام
که آفتاب را هم شرمگین کرده است .
من به حس روییدنی مبتلا شده ام
که جنین تولدش را در خود احساس می کنم باران بار .
و به سکونی بیمار شده ام
که هیچ طوفانی توان رمانیدنم را ندارد .
*سیمین – فانی *
سلام سیمین خوبی؟تومثل اینکه من وفراموش کردیا؟
ولی من هنوز به یادتم
بازم سلام سیمین جون اومدم بگم تازه اپ کردم خوشحال میشم بیای